متن سخنرانی استاد عبداللهی در شب دوم فاطمیه + صوت
یکی از مشکلات افول معنویت و دینداری در زمان ما رسانه ها هستند. هشتاد مدار تلوزیونی که حدود صد ماهواره را ساپورت می کند در ایران قابل دسترسی است. و این صد ماهواره چیزی حدود ۱۷۶۶ کانال و شبکه را تغزیه می کند. ۷۴ کانال از اینها فقط تبلیغ مد است.
شب دوم فاطمیه ۹۳
استاد عبداللهی؛ دشمن شناسی: دشمنان بیرونی دینداری
قال مولانا صاحب الزمان : (وَ فِی ابْنَهِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَهٌ حَسَنَه)۱
نکته ای را که حتما سروران محترم عنایت کرده اند در صحبت های دیشب بنده، این مطلب بود که زندگی فاطمه زهرا(س) به عنوان یک الگوی تمام عیار در تمام زمینه ها برای زندگی ما است. در حقیقت، درمان دردهای بشریت، الگوگیری از این زندگی سراسر نور و رحمت و عقلانیت و سلامت است.
یکی از زمینه هایی که در آن زمینه مقداری با هم به گفتگو نشستیم، مقوله دشمن شناسی بود. عرض کردیم متاع دین به عنوان گران بهاترین و ارزشمندترین نعمتی که در اختیار ما هست، در تیررس دشمنان و انحرافات قرار دارد. چه چیزهایی رهزن دین ما می توانند باشند؟ آن ریشه های دین گریزی چه چیزهایی است؟ کجاها باید به دنبال لغزشگاه های دین و متدینان و دینداران باید بود؟
با بهره گیری از کلمات فاطمه زهرا(س)، عملکرد این بانوی متفکر و بابرنامه و برقله ایستاده کمالات و فضایل، به یک دشمن درونی متوجه شدیم. دشمنی شیطان. و آن را از جنبه های مختلف بررسی کردیم و از زندگی حضرت زهرا(س) الهاماتی گرفتیم.
من می خواهم امشب بحث را ببرم به سمت و سوی دیگری و آن ریشه های بیرونی دین گریزی است؛ عوامل بیرونی ای که می تواند دین بنده و حضرت عالی را تهدید کند، دین جامعه اسلامی را مورد هجمه قرار دهد. چه اموری است؟ رهزنان دین و این ریشه های بیرونی چه چیزهایی است و چه کسانی است؟
* فقر مادی و اقتصادی، اولین دشمن بیرونی دینداری
یکی از ریشه های اصلی که جامعه دینی را بدون هیچگونه تعارفی تهدید میکند و تهدید کرده است در طول تاریخ، مقوله ای است به نام فقر مادی و اقتصادی. این یکی از مهمترین مقولاتی است که باید واکاوی بشود و رصد بشود در عرصه فردی و اجتماعی و حتی سیاسی و مسئولین. اگر مسئولین هم به دنبال یک جامعه متدین و با کمالات هستند، باید به مقوله اقتصاد توجه ویژه ای بکنند.
قرآن و روایات و سیره امامان معصوم ما در دو حوزه نسبت به مسائل مادی و اقتصادی و مالی، حرف زده اند؛ اولا بیان درد کرده اند و ثانیا بیان درمان.
* نقش فقر مادی در کمرنگ شدن دینداری از دیدگاه روایات
بیان درد را خیلی زیبا آیات و روایات از پسش برآمده اند، مثل بیان درمان. با وجود محرومیت، با وجود تهیدستی، با وجود فقر، بازار دین و دینداری، کساد می شود. این را شما از صدها آیه می توانید برداشت بکنید نه از یک جمله. در جامعه ای که فقر هست، تهیدستی هست، مشکلات مادی و مالی سرسام آور هست، مرز حلال و حرام هم خیلی به راحتی قاطی می شود، بازار دین فروشی رونق می گیرید، هشدارهای مکرر و پی در پی روایات و آیات این را می رساند: (کاد الفقر ان یکون کفرا)۲. چقدر سرزمین و وادی کفر و کافر شدن به سرزمین فقر و فقیر شدن نزدیک است. چقدر اینها همسایه هایی نزدیک به هم و دیوار به دیوارند در عرصه اجتماع. (سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْکُفْرِ وَ الدَّیْنِ) این را رسول خدا(ص) می فرمایند: پناه می برم به خداوند از کافر شدن و از مقروض شدن، از قرض و از دِین. (قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ یَعْدِلُ الدَّیْنُ بِالْکُفْرِ) گفته شد یا رسول الله کفر را در کنار قرض می آورید؟ کفر کجا قرض کجا! فرمود: (فَقَالَ ص نَعَمْ)۳ بله همین طور است؛ همین طور که کفر بد است، قرض هم بد است. یعنی چه؟ یعنی اینکه دالان ورودی خیلی از بی دینی ها خیلی از حرام ها خیلی از فحشاها خیلی از تعدی ها و تجاوزها، همین فقر است و همین دِین است و همین مشکلات است.
و بسیاری از روایات دیگر . مثل روایت امیرالمونین(ع) که می فرمایند: (مَنِ ابْتُلِیَ بِالْفَقْرِ) کسی که مبتلا به فقر بشود، جامعه ای که فقیر بشود، مشکلات اقتصادی او سرسام آور بشود، موردی بحث نمی کنیم ممکن است یک فقیری از هزاران هزار ثروتمند هم متدین تر باشد. نه موردی نیست، کلی است، جامعه است، اجتماع است. جامعه ای که به فقر مبتلا شود (فَقَدِ ابْتُلِیَ بِأَرْبَعِ خِصَالٍ بِالضَّعْفِ فِی یَقِینِهِ وَ النُّقْصَانِ فِی عَقْلِهِ وَ الرِّقَّهِ فِی دِینِهِ) دین او رقیق می شود. وقتی فقر پررنگ شد، دین کمرنگ می شود، این نسبتش است. (وَ قِلَّهِ الْحَیَاءِ فِی وَجْهِهِ) حیا کم می شود، حیا می آید پایین. (فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفَقْرِ)۴ این جمله امیرالمومنین است.
* راهکارهای درمان فقر در آیات و روایات
خیلی سخت است، یکی از رهزنان دین و یکی از دشمنان بیرونی دین، در عرصه اجتماع مشکلات اقتصادی است. اما درمان؟ اگر زیبا درد مطرح شده است، زیباتر درمان مطرح شده است. راهکارهای بی شماری که قرآن میدهد، روایات می دهد، به راحتی می شود حدس زد که چقدر قرآن نسبت به این مقوله حساس است. در کنار عبادات، این مساله را بلکه پررنگ تر هم کرده است.
یک دسته ای از روایات دستور به قرض می دهد. خیلی از مشکلات [اقتصادی] با قرض الحسنه، وام های بدون بهره برطرف می شود. ای مردم، ای جامعه دینی همدیگر را با این دستور کمک بکنید. در پاره ای از روایات، رباخواران را دشمن درجه یک خداوند معرفی می کند. اینها همه آیات اقتصادی قرآن است. در دسته ای دیگر، دستور به صدقات واجب و مستحب می دهد: خمس، زکات. در دسته ای دیگر دستور به مهرورزی، سرکشی به ایتام، بی سرپرستان می دهد. چه بسیار آیاتی که در مذمت گران فروشی و کلاه برداری است. خیلی آیه در این زمینه هست و چه دستورات عجیبی که در مورد وقف، این صدقه جاریه وجود دارد. که همه ما داریم از این نعمت اقتصادی و از این دستور دینی استفاده می کنیم. این مکان _حسینیه محل سخنرانی- با یک وقف مهیا شده است و همه ما از آن بهره مند می شویم.
و زیباتر، خیلی از گناهانی را که خدای ناکرده ما مرتکب می شویم و حق خدا را پایمال می کنیم، خداوند متعال با یک دستور زیبا فرمورده است کفاره این گناهان سیر کردن شکم گرسنگان باشد و گوشه چشمی به فقر مالی جامعه. اگر روزه خواری عمدا کردی، یکی از کفاره هایش این است که شصت فقیر را سیر کنی. اگر قسمی به لفظ جلاله الله خوردی و آن را عمدا شکستی، باید ده فقیر را سیر کنی. این یعنی چه؟ اینها یعنی خداوند متعال و دین مقدس اسلام، نه تنها نسبت به عبادت ها، نمازها و روزه های ما حساسیت دارد، نسبت به مشکلات اقتصادی جامعه هم حساس است. خداوند متعال در قرآن، اعلام بیزاری می کند از سرمایه های معطّل، از گنج ها و سکه هایی که روی هم تلمبار شده، حتی یک شغل هم ایجاد نمی کند و به درد چرخش چرخه اقتصادی کشور نمی خورد. قرآن می فرماید اینها را ما داغ می کنیم و فردا ها به پشت و روی آنهایی می زنیم که با [گردآوری] این سرمایه ها، باعث تورم بیشتر در اجتماع شدند. (ْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُون)۵ این همان گنج ها است، حالا بخورید، بکشید! دین مقدس اسلام، نسبت به این مسائل حساس است. مشکلات اقتصادی، یکی از رهزنان واقعی دین است. بوده و هست و خواهد بود. خدمت اقتصادی باید کرد.
* خدمات اقتصادی در فرهنگ فاطمی
خدمات اقتصادی مقوله ای نیست که در فرهنگ فاطمیه گم باشد و مبهم باشد، بی اهمیت باشد. فاطمیه یعنی خدمت اقتصادی. همین پرده های سیاهی که دور تا دور ما را گرفته است، یعنی باید خدمت اقتصادی کرد چون فاطمه سردمدار خدمت اقتصادی است. (وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیرا)۶ یکی از نقش آفرین اصیل این آیه قرآن که به گفته شیعی و سنی در شان پنج تن آل عبا نازل شده است، فاطمه زهرا(س) است. (وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیرا) فاطمه یعنی گوشه چشم داشتن به یتیم، به اسیر به فقیر. این آیه سند مهرورزی فاطمه(س) و پنج تن آل عبا است.
چقدر زیبا مرحوم مجلسی نقل می کند داستانی را از صدیقه طاهره(س). از زبان سلمان فارسی نقل می کند که عرب تازه مسلمانی در مسجد مدینه برخاست و طلب کمک و آذوقه کرد. سلمان مامور جمع آوری این کمک شد. به راه افتاد در محله ای که مسجد در آنجا قرار داشت چیزی گیرش نیامد. برای برگشت به درب خانه فاطمه(س) رسید. من می خواهم قاعده و نکته بدهم از زندگی فاطمه زهرا(س). خیلی ها کمک می کنند اما نگرش فاطمه و فاطمیه را به مسائل اقتصادی ببینید ، چقدر مهم است. سلمان می گوید برای برگشت رفتم درب خانه فاطمه زهرا(س) را کوبیدم. گفتم همچین جریانی در مسجد رسول الله اتفاق افتاده است شما می توانید به ما کمک بکنید؟ یک جمله گفت صدیقه طاهره(س)، فرمود: ( یَا سَلْمَانُ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً ص بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ لَنَا ثَلَاثاً مَا طَعِمْنَا) ما سه روز است آذوقه درست و حسابی در خانه ندیدیم، چیزی نخورده ایم (وَ لَکِنْ لَا أَرُدُّ الْخَیْرَ إِذَا نَزَلَ الْخَیْرُ بِبَابِی) ولی وقتی خیر درب خانه ام را زده، من پشت پا به خیر و برکتی که به خانه ام آمده نمی زنم. این خیری است که درب خانه من را زده است، مهم این است. گرفتاری اجتماع که به درب خانه من و شما می آید، فاطمیه به ما این قانون را می دهد: این خیر است. این یک کلمه را بگیرید. فاطمیه یعنی گرفتاری مردم را خیر دیدن نه نکبت، نه چه بدبختی! نه اینکه بابا خودمان درگیریم! نه! (إِذَا نَزَلَ الْخَیْرُ بِبَابِی) حالا که خیر آمده، من پشت پا به خیر نمی زنم. این پرده های سیاه در فاطمیه یعنی همین. یعنی مشکلات فقرا و مراجعه مشکلات به انسان را باید با نگرش خیر و با دید عشق نگاه کرد. چه کرد فاطمه(س)؟ کاری کرد که عقل مات و مبهوت می شود. پارچه ای را گرفت، در برخی از نقل ها هست پیراهنی را از خودش گرفت و به سلمان داد و گفت این را به فلانی بده و بگو این گرو پیش تو باشد از فاطمه، این رهن باشد پیش تو، این مبلغ را نان و خرما و … بده و بعدا ان شاء الله پولش را خواهم داد. این پیراهن یا پارچه پیش او گرو باشد. فاطمیه یعنی این، این پرده های سیاه یعنی زنده کردن این شعارها. سلمان می گوید اینها را گرفتم و آوردم خدمت فاطمه زهرا(س) و عرض کردم از اینها بردارید خودتان. شما هم چیزی در خانه ندارید. (وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَه)۷ بعضی ها در اوج گرفتاری، دیگران را بر خودشان مقدم می کنند. این آیه قرآن است. تمام قامت زندگی فاطمه زهرا(س) از این آیه دفاع می کند و به کرسی می نشاند. فرمود (یَا سَلْمَانُ هَذَا شَیْءٌ أَمْضَیْنَاهُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَسْنَا نَأْخُذُ مِنْهُ شَیْئاً)۸ ما چیزی را که در راه خدا داده ایم پس نمی گیریم. ما این را در راه خدا داده ایم ببر و بده به آن محروم.
فاطمیه یعنی به یاد محرومین بودن، فاطمیه یعنی (الْجَارَ ثُمَ الدَّارَ)۹ فاطمیه آیا یعنی سیر خوابیدن و همسایه گرسنه بودن؟! این فاطمیه نیست. اگر تمام شهر هم سیاه پوش بشود ولی اینچنین مرامی بین ما حکم فرما باشد، فاطمیه را زنده نکرده ایم. فاطمیه یعنی (إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورا)۱۰ فاطمیه یعنی (إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَریرا)۱۱ ما از قیامت می ترسیم از آن روزی که عبوس است، سخت است. فاطمیه یعنی این دعا: (إلهی وَ سَیِّدی، أسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ) خدایا به حق آن برگزیدگانت به حق اولیایت. ببینید چه دعایی می کند در آخر عمر. این دعای مثل این روزهای فاطمه(س) است. (وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارِقَتی) به حق گریه حسنم به حق گریه حسینم در از دست دادن مادرشان (أنْ تَغْفِرَ لِعُصاهِ شیعَتی) ببخش همه شیعیان را، گناهکاران را ببخش (وَشیعَهِ ذُرّیتَی)۱۲. این یعنی فاطمه. فاطمه یعنی زنده کردن دریایی از رحمت و مهربانی، نوع دوستی، بشر دوستی، عشق. این فاطمه(س) است و این فاطمیه است. به هر حال یکی از رهزنان واقعی دین، مساله اقتصاد است. به هوش باشید. کسانی که دستشان به دهنشان می رسد، کسانی که می توانند کاری بکنند، ساکت ننشینند، بیکار ننشینند و دستگیری بکنند و این کار کاری فاطمی است.
* فضاهای آلوده اجتماعی، دومین دشمن بیرونی دینداری
یکی دیگر از دشمنان بیرونی و از رهزنانی که دین را به طور قطع به مخاطره می اندازد، فضاهای آلوده اجتماعی است. از بحث اقتصد باید فاصله بگیرم و بیایم در این فضا. ممکن است در یک اجتماع مشکل مالی نداشته باشیم ولی باز ارزش های اخلاقی و دینمداری، کمرنگ و بیمایه باشد. یکی از مهمترین عوامل دین گریزی، محیط آلوده است.
بذر معنویت، بذر دین و دینداری و کمالات و رشد در یک جامعه ای که بهداشت روانی ندارد، هیچگاه بزرگ نمی شود و رشد نمی کند. ما خطابمان به مسئولین هم همین است. خطاب واقعی این فقره از بحث یعنی سلامت اجتماع و بهداشت روانی حاکم بر جامعه، مربوط می شود به مسئولین. مسئولین موظف اند فضای حاکم بر اجتماع را یک فضای سالم و فضایی که معنویت میتواند در آن رشد بکند برای مردم فراهم بکند.
از جامعه ای که بزهکاری در آن موج می زند، بی حجابی در آن موج می زند، بدحجابی در آن موج می زند، خدای ناکرده مسائل گوناگون ضد اخلاقی در آن باشد، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که جوانان برومند دینی هم داشته باشیم. امکان ندارد. مگر چقدر از جوانان می توانند سوار بر موج ها حرکت بکنند؟ باید جو جامعه را مسئولین رصد بکنند. خیلی باید حواس ها جمع باشد. بله درست است خانواده ها باید کنترل بکنند ولی ممکن است یک خانواده نتواند به طور کامل جوان خود را رصد بکند. اینجا باید این نکته را گرفت و مسئولین به هوش باشند. نباید یک آقایی، یک خانمی برای پیدا کردن لباس مناسب یک ماه بگردد و پیدا نکند. این کار چه کسی است؟ کار مردم عادی که نیست، مسئولین باید برای این مسئله فکری بکنند. نباید هر منکری به راحتی در جامعه بتواند ظهور و بروز پیدا بکند. فرهنگی مثل سگ بازی در فرهنگ ما مسلمانان نیست، این را چه کسی باید جمع بکند؟ یک باره متوجه می شوی کنار تو یا در ماشین چنین حیواناتی در بغل مسلمانان در شهر دارالمومنین پیدا می شود. اینها را چه کسی باید جمع بکند؟ و خیلی از مسائل دیگر.
* رسانه های آلوده، سومین دشمن بیرونی دینداری
و سومین رهزن و ریشه انحراف دین و دینداری، یک نکته اساسی است و آن رسانه های آلوده اند. من فکر می کنم همه مشکلات یک طرف این یک مشکل هم یک طرف است. یکی از مشکلات افول معنویت و دینداری در زمان ما همین رسانه ها هستند. آماری می دیدم از مدارهای بسیار زیاد تلوزیونی. هشتاد مدار تلوزیونی که حدود صد ماهواره را ساپورت می کند در ایران قابل دسترسی است. صد ماهواره. و این صد ماهواره چیزی حدود ۱۷۶۶ کانال و شبکه را تغزیه می کند. ۷۴ کانال از اینها فقط تبلیغ مد است. آن هم چه مدی! ۲۷۳ تا از آن، برنامه های کودک دارد آن هم با مضامینی که مورد پسند خودشان است. ۲۰۰ کانال موسیقی است. و همین طور … . در حال حاضر که من با شما صحبت می کنم، ما زیر آوارها امواج ضلال هستیم. سابق چقدر باید یک کسی تلاش می کرد و جان می کند تا یک کتاب ضلال و گمراه کننده ای می نوشت و پخش می کرد و می رسید یا نمی رسید، می گرفت یا نمی گرفت. در صورتی که الان در آن واحد ۱۴۷ شبکه فارسی زبان برای من و شما برنامه تولید می کند. حساب کرده ام در هر شصت دقیقه ای ۳۵۲۸ دقیقه برنامه وجود دارد. همه سلایق را می تواند تامین بکند و چه غوغایی و بلوایی که نمی توانند برپا بکنند! یک کانالش کافی است که خیلی از جوانان را از مسیر منحرف کند. من در قم خودم شاهد بودم، خیلی از شبهاتی که دین و ایمان جوانان را هدف گرفته است، آمده بودند و سوال می کردند که ما این قسمت دین را این بخش تشیع را قبول نداریم، این بخش خرافات است، در خود قم. یکی از رهزنان واقعی همین است و خیلی باید به هوش بود. من توصیه ام به جوانان عزیز این است که سراغ این گونه مسائل رفتن، بسیار خطرناک است و نباید رفت. اگر کسی هم ادعای فهم بالا دارد و می گوید من می فهمم و تحلیل می کند، باید با این نیت [به سراغ این شبکه ها و این شبهات] برود که هر جا علامت سوالی در ذهنش ایجاد شد، بپرسد و سوال بکند. نه پرسش خجالت آور است و نه ادعای این که نمی دانم. برود نگاه بکند اما علامت سوال بزند و مسائل را با یک اهل فن مطرح بکند.
* از پاسخ گویی به سوالات دینی نباید غافل شد
من در اینجا یک جریان جالبی را دوست دارم بگویم، همه باید اهل پرسش باشیم و آنهایی که در مسند پاسخگویی هستند هم نباید خسته شوند. این جریان را امیرالمومنین(ع) نقل می کنند که یکی از زنان مدینه خدمت فاطمه زهرا(س) آمد و عرض کرد که یا بنت رسول الله مادر پیری دارم که خودش نمی تواند بیاید اما سوالات دینی زیادی دارد و می خواهم این سوالات را جواب دهید. سوالات را پرسید، سوال اول دوم سوم و چهارم و همین طور سوال می پرسید. یک لحظه خود این خانم خجالت کشید و عرض کرد مثل اینکه شما را خسته کرده ام، من دیگر باید بروم. یک جمله جالبی اینجا فاطمه زهرا(س) جواب داد. فرمود: (هاتی و سلی عما بدا لک) بپرس، نه امروز بلکه هر ساعت، هر وقت سوال برایت پیش آمد و هرقدر که سوال برایت پیش آمد بپرس من خسته نمی شوم. برویم کنکاش بکنیم و اهل پرسش باشیم و پرسشگر باشیم. و بعد فرمود: اگر صد هزار دینار طلا به تو بدهند و بگویند این شیئ را به پشت بام ببر، خسته می شود؟ عرض کرد: نه. فرمود (اکتریت انا بکل مساله باکثر من ملء ما بین الثری الی العرش لؤلؤا) من در برابر هر سوالی که از تو پاسخ می دهم می دانی پاداشم چیست؟ مابین زمین و آسمان را که لؤلؤ و مرجان کنند و به من بدهند، هنوز ثواب من بیشتر است (فاحری ان لایثقل علیّ)۱۳ پس خیلی جا دارد که من خسته نشوم، بپرس و هر وقت دیگر هم برایت سوالی پیش آمد بپرس.
در برخی از نقل ها آمده است که روایتی را در کاغذی یادداشت کرده بود به فضه گفت برو و کاغذ را بیاور. فضه آمد و گفت گشتم و پیدا نکردم. فرمود این کاغذ و این روایت (تعدل عندی حسنا و حسینا)۱۴ به اندازه حسن و حسین برایم ارزش دارد، باید پیدا شود.
خوب است پرسشگر باید بود و سوال باید کرد و جوابها را هم باید گرفت. اما اگر خدای ناکرده کسی خودش اهل پرسش نیست اهل دقت و مطالعه نیست، وادی وادی خطرناکی است حواس ها خیلی باید جمع باشد.
یک توصیه ای من اینجا دارم به برخی از عزیزان اساتیدی که با دانشجویان در ارتباط هستند. از ایشان خاضعانه درخواست دارم، به عنوان یک واقعیت باید به این دقت کرد که جای طرح هر شبهه و پرسشی در کلاس نیست. بعضا چیزهایی که ما میشنویم، اخبار جالبی نیست. می بینیم بر سر کلاس هایی که ربطی به آن شبهه ندارد، یک دانشجوی زبان است کامپیوتر است، رشته فنی است و امثال این رشته ها، یک مسائل کلان کلامی یا فقهی مطرح می شود که این نوجوان مظلوم ما از راه به در می رود. این انصاف نیست. اینها طرح سوال نیست اینها طرح شبهه است، لغزاندن جوانان است. اگر مسئله مسئله علمی است، او که نمی تواند جواب دهد و از راه به در می رود. این را باید در حوزه های علمیه و در میزگردهای علمی مطرح کرد. هر حرفی را در هر فضایی نباید زد. احساس مسئولیت باید بکنیم، دین جوانان را به مخاطره نیندازیم. روایت زیبایی از امام عسکری (ع) دیده ام که می فرماید: کسانی که دین جوانان را به مخاطره می اندازند، شبهه در دین جوانان می کنند، از اصحاب یزید بدترند. اصحاب یزید جان امام حسین (ع) و اصحاب حسین را گرفتند و آنهایی که دین جوانان و مردم و ضعفای شیعه ما را می گیرند، دین می گیرند نه جان و دین خیلی مهمتر از جان است، مردم جامعه را نباید بی دین کرد. و این یک نکته خیلی مهمی است.
خدایا به حق محمد(ص) و آل او قسمت می دهیم که جامعه ما را جامعه فاطمی قرار بده.
صوت سخنرانی:
——————————-
۱. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج۲، ص: ۴۶۷
۲. این روایت از رسول خدا(ص) نقل شده است. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲، ص: ۳۰۷
۳. الخصال، ج۱، ص: ۴۴
۴. جامع الأخبار(للشعیری)، ص: ۱۱۰
۵. توبه: ۳۵
۶. إنسان : ۸
۷. حشر:۹
۸. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۴۳، ص: ۷۲
۹. جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ فَاطِمَهَ الصُّغْرَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَخِیهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَهَ ع قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَهَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَهً سَاجِدَهً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّیهِمْ وَ تُکْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَیْءٍ فَقُلْتُ لَهَا یَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِکِ فَقَالَتْ یَا بُنَیَّ الْجَارَ ثُمَ الدَّارَ. علل الشرائع، ج۱، ص: ۱۸۲
۱۰. انسان:۹
۱۱. انسان:۱۰
۱۲. کوکب الدّری، ج ۱،ص ۲۵۴
۱۳. نهج الحیاه، موسوعه کلمات الزهراء ص۱۳۸
۱۴. الکافی (ط – الإسلامیه)، المقدمه، ص: ۶
سلام،پس فایل های تصویری چی شدن؟!
سلام
اینجا کلیک کنید.