متن سخنرانی استاد مخدوم – شب چهارم محرم ۱۳۹۴
موضوع کلی: قرآن در آینه اباعبدالله(ع)
مجلس چهارم: تبلور فریضه قرآنی امر به معروف و نهی از منکر در سنت حسینی ۲
خلاصه سخنرانی:
- گفته شد که برای امر به معروف و نهی از منکر، در قدم اول باید معروف و منکر را به خوبی بشناسیم. معیار شناخت معروف و منکر، موازین دین خدا است. باید دانست که دین خدا یک ساختار منسجم و به هم پیوسته است و نباید برخی منکراتش را بی سبب و یا به دلیل سلیقه شخصی، بزرگ تر از منکرات دیگر ببینیم و از دیگر منکرات غفلت کنیم. نباید معروف را مساوی آنچه خود می پسندیم فرض کنیم. برای مثال تنها منکر جامعه ما بی حجابی نیست و باید در کنار پرداختن به آن، به دیگر منکرات نیز پرداخت.
- بعد از شناخت معروف و منکر، بر اساس آیه شریفه “یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم” باید مبارزه با منکرات را هر کس از خودش آغاز کند.
- دیشب گفته شد که باید تاثیر امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یکی از مقدمات لازم این عمل، بالا ببریم. برای بالا بردن تاثیر امر به معروف می توان دو راه را طی کرد: یا خودمان راه ارتباط بهتر را فرا بگیریم و یا کار را به کسی که فکر میکنیم تاثیر بیشتری می تواند داشته باشد ارجاع دهیم.
- در امر به معروف، هدف گفتن صرف نیست بلکه هدف، تاثیرگذاری در مخاطب است و باید به گونه ای امر به معروف کرد که تاثیر بگذارد.
البته گاهی تاثیر در طولانی مدت اتفاق می افتد و امر به معروف، آن چنان راهبردی انجام گرفته است که مدت ها بعد در مخاطب یا مخاطبینی اثر گذار است که نمونه آن را در امر به معروف امام حسین(ع) با قیام خویش شاهدیم.- اینکه یکی از شروط امر به معروف و نهی از منکر را نداشتن ضرر عنوان کرده اند منظور هر نوع ضرری نیست؛ وگرنه هر کاری با این شرط ضرر دارد و آدم باید اجتناب کند.
- منظور از ضرر این است که باید میزان ضرر عمل، با میزان اهمیت معروف و منکر سنجیده شود. گاه معروفی که در خطر است، کل دین خدا است و در این صورت حتی از دست دادن جان نیز شایسته خواهد بود.
مشروح سخنرانی:
شب گذشته، صحبت درباره آیه کریمه ای بود که ناظر به امربه معروف و نهی از منکر بود. آیه می فرماید: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»
درباره بحث امربه معروف و نهی از منکر و ارتباطش با قیام عاشورا، دیشب چند نکته ای را عرض کردم. عرض کردم امام حسین(ع) به عنوان بیان علت برپایی قیام خود، وصیت نامه ای به برادرشان محمد حنفیه می نویسند، و این را اشاره دارند که برای ایجاد اصلاح در امت پیامبر(ص) و امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده اند.
دیشب دو نکته را محضر شما عرض کردم. یک نکته اینکه به طور طبیعی، لازمه توصیه به معروف و نهی کردن از منکر -به معنی زشتی ها، بدی ها-، لازمه اش این است که ما اینها را به درستی بشناسیم وگرنه مثل شمشیرزنانی می مانیم که نمی دانیم به چه کسی می زنیم، به کجا می زنیم. در آن حوزه، من امشب می خواهم نکاتی را اضافه کنم و خدمتتان آن عرضم راکامل تر کنم.
- برای شناخت معروف و منکر، دقت در ساختار منسجم دین ضروری است.
ساختار دین ما یک ساختار منسجم و ساختمان منظم مرتبط با هم است؛ به قول امروزی ها، یک ساختار ارگانیک دارد. این ساختار دین، همه عناصرش به هم پیوند دارد و امکان ندارد شما نومن ببعض و نکفر ببعض باشید. نمی شود یک گوشه از دین را من می پسندم بگویم این گوشه مهم است، گوشه دیگر را شما می پسندید بگویید آن مهم است. ضمن اینکه نمی شود یک گوشه ای چون در ذهن و زبان من و نه واقعیت دین، سترگ است آن را در نظر همه بزرگ بدانم و اصرار داشته باشم هرچه منکر است فقط همین است که من دارم می گویم و هرچه خوبی است همانی است که ما داریم انجام می دهیم. واقعا این چنین نیست.
- بی حجابی منکر بزرگی است؛ اما تنها منکر نیست.
عزیزان بزرگوار، باور کنید تنها منکر این جامعه، مسئله بی حجابی نیست؛ البته بی حجابی، منکر بزرگی است؛ اما تنها منکر نیست. خیلی آسیب های دیگر به پیکره جامعه آسیب وارد می کند و ساده انگاری نسبت به آنها بسیاری از جلوه های دور شدن از دین را در پی دارد.
امام حسین(ع) روز عاشورا وقتی در مقابل لشکر عمر سعد قرار گرفت خطاب به لشکر مقابل گفت علت بیراهه رفتن شما این است که گرفتار منکری شده اید که آثارش این است. آثارش همین ایستادن در مقابل فرزند رسول خدا(ص) بود. امام فرمود لقمه های حرام شکم هایتان را پر کرده است.
باور کنیم که منکر فقط از دیوار مردم بالا رفتن نیست. بسیاری اوقات ما منکراتی داریم که رنگ سیاه خودشان را باخته اند، سفید دیده می شوند، چطور سفید دیده می شوند؟ اسمش دزدی نیست، اسمش رشوه ظاهری نیست؛ مثلا زیرمیزی و شیرینی است؛ خوب این یعنی لقمه حرام. اسمش بالا رفتن از دیوار مردم نیست؛ اما بسیاری اوقات ما رضایت بدهیم به هر نحو رانتی برایمان ایجاد شود [مصداق منکر است]، مثلا من حقم نیست یک وامی را اخذ کنم به خاطر دوستی که در بانک دارم، این کار را جلو بیندازد باور کنید درش شبهه است.
در جامعه اسلامی با وجود همه خوبی هایی که دارد، در عین حال بسیاری از این امراض، انقدر تکرار شده است که آسیب هایی دارند و مثل سرطان می تواند پیکره این جامعه را مورد تهدید قرار دهد. و باز من می خواهم بگویم این هم تنها منکر نیست.
یک مجموعه از زشتی ها و منکرات به ما گفته اند که به سراغشان نروید و مراعات بشود، و همه اینها را باید به قدر توانمان دوری کنیم.
من آن اشاره به بحث بی حجابی را از نکته ای که مقام معظم رهبری در بجنورد چند سال قبل فرمودند وام گرفتم. ایشان همین اشاره را فرمودند و اشاره کردند حدود منکرات را قائل شوید و همه منکرات را منکر بدانید و بعد تعبیرشان این بود که تنها بدحجابی منکر نیست.
دقت بفرمایید صحبت در این نیست که بدحجابی منکر نیست، منکر هست اما واقعا تنها منکر نیست. دردهای دیگر را هم ببینیم و بشناسیم. به خصوص باور کنید این را که همه ما مخاطب آن آیه کریمه ایم که « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ لاَ یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ» ۱ ای کسانی که ایمان آورده اید برشما باد خودتان.
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت
این از آن بابی است که ما باید شروع مبارزه با منکرات را از خودمان آغاز کنیم. میخواهم سراغ نکته دومی که دیشب گفتم بروم.
- به عنوان یکی از مقدمات لازم امر به معروف، باید احتمال تاثیر در مخاطب را بالا ببریم.
نکته دومم دیشب این بود که امر به معروف و نهی از منکر البته واجب است؛ اما مثل واجبات دیگر، مقدماتی دارد و آن مقدمات دیگر را هم ما باید فراهم کنیم و اگر فراهم نکنیم واجب تحقق پیدا نمی کند. عرض کردم مثالش را: وضو در حالت عادی مستحب است اما وقتی نماز بر شما واجب می شود، وضوی شما به تبعیت از نماز به شما واجب می شود.
امشب یک مثال دیگر اضافه می کنم، اگر جهاد بر کسی واجب شد، به معنای این است که باید برود از کیان اسلامی دفاع کند. آیا به نظر شما عقل حکم نمی کند که او آموزش نظامی ببیند؟ آیا نباید بهتر جنگیدن را بیاموزد؟ خوب روشن است. آیا اصلا انسان مسلمان اجازه دارد برای جهاد بدون آموزش نظامی، هجوم ببرد به دشمن هرچه شد شد؟ نه تا مضطر نشده باشد چنین نباید بکند. این اغراق نیست که شما بشنوید در کربلا حتی نوجوانان و جوانان هم وقتی به میدان می آمدند، بلد بودند شمشیر بزنند. این یعنی آمادگی رمز را از باب مقدمه فراگرفته بودند.
امربه معروف و نهی از منکر، واجب کفایی است؛ یعنی در هر موضوعی به اندازه اش باید تذکرش داده شود؛ اما این واجب کفایی که بر همه ما واجب است، آیا برای انجام آن می توانم حرف زدن با دیگران را بلد نباشم؟ می توانم یاد نگیرم که چطور مطلب را بیان کنم که طرف مقابل بپذیرد؟
- هدف از امر به معروف، گفتن صرف نیست؛ بلکه زدن حرف تاثیرگذار است.
باید یاد بیگرم چگونه بگویم که احتمال تاثیر را بالا ببرم. در این زمینه ها من یک مثالی دارم؛ همیشه می گویم با خودمان صادقانه بیندیشیم آیا قرار است [برای انجام این وظیفه] فقط حرف بزنیم، یا می خواهیم حرف تاثیرگذار بزنیم، یا می خواهیم حرفی بزنیم که به آن عمل بشود؟ حتی امربه معروفی در این حد که به فرزند خود میخواهید توصیه کنید که درسش را بخواند [باز نه فقط برای گفتن، بلکه برای تاثیرگذاری باید این حرف را بزنیم].
اگر چنین است، یعنی اگر می خواهیم حرف موثر بزنیم، حرف موثر دارای شئونی و آدابی است که باید آنها را فرا گرفت. نمی شود با هر زبانی و به هر نحو سخن گفت. خوب طبیعی است که واجبی در حد امربه معروف و نهی از منکر که می تواند جامعه را پاکیزه کند و ارتقا ببخشد و سطح رفتاری جامعه را متفاوت کند، گاهی ممکن است با کج سلیقگی آسیب ببیند. بیایید همه ما دست به دست هم بدهیم و یادمان باشد امربه معروف و نهی از منکر بر ما واجب است و البته برای این واجب باید بیاموزیم و تمرین کنیم که چگونه تاثیرگذار باشیم.
باز دیشب خدمت شما عرض کنم و دوباره یادآوری می کنم که بر اساس تعبیر « آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند»، آن طوری که دوست دارید دیگران به شما تذکر بدهند، به دیگران تذکر بدهید؛ آن طور که فکر میکنید با شخصیت شما مطابق است، با دیگران رفتار کنید، بعد ببینید آیا در آن زمان هم خیلی ها از حرف حق گریزان خواهند بود؟ من فکر نمی کنم … .
- معیار تشخیص معروف و منکر، موازین دین خدا است.
معیار تشخیص معروف و منکر، دین خدا است نه سلیقه ما. معیار شناخت مرز معروف و منکر، موازین دین خدا است. روایت امام عصر(عج) را به یاد آورید که می فرماید «أمّا الحوادث الواقعه، فارجعوا فیها إلی رواه أحادیثنا»۲ اگر شما در تنگنای حوادث جاهایی گرفتار شدید که نمی دانستید چه کنید، به کسانی مراجعه کنید که می توانند بیان ما را برای شما توضیح دهند.
از شرایطی که در احکام شرعی ما برای امربه معروف و نهی از منکر ذکر کرده اند، گفته اند امر به معروف و نهی از منکر باید با احتمال تاثیر باشد و اگر احتمال تاثیر دادید و زمینه تاثیرگذاری وجود داشت، بعد بیان کنید.
- راهکارهایی برای افزایش احتمال تاثیر در امر به معروف
یک نکته ای را در این زمینه باید توجه کنیم. اولا گاهی اوقات احتمال تاثیر نمی دهیم چون من می بینم من مال این کار نیستم؛ یا باید شخصی بزرگتر از من بگوید، یا باید فردی با یک زبان دیگر بگوید؛ مثلا فرض کنید من می خواهم با یک بچه دبستانی نکته ای را توضیح دهم، فکر میکنم اگر من بگویم با زبان و سن و سال من قانع نمی شود، راهش این است که یا از فرد دیگری [که این توانایی را دارد] بخواهم [با او صحبت کند] و یا راهنمایی بگیرم [تا بتوانم] به زبان آن کودک صحبت کنم. با همین مسئله، موارد دیگر را قیاس کنید؛ گاهی اوقات لازم است از زبان خاص خودش بشنود، پس در این صورت احتمال تاثیر را ببریم جایی که بیشتر بشود، یا خودمان برویم و یاد بگیریم. این یک نکته.
- گاه تاثیر امر به معروف در طولانی مدت حاصل می شود.
نکته دیگر اینکه احتمال تاثیر گاهی در همان لحظه است و گاهی اوقات در آینده. یعنی انقدر انسان مسئله را راهبردی می بیند و با دقت راهبردی توصیه می کند که اکنون توصیه می کند و زمینه سازی میکند برای اینکه فلان مدت بعد این اثر به مرور جای خود را پیدا کند.
اباعبدالله(ع) در کربلا، هزار و اندی سال قبل امر به معروف و نهی از منکری کرد که همچنان ما داریم از آبشخور آن چشمه جوشان حیات بهره می گیریم.
پس توجه داشته باشید که احتمال تاثیر، گاهی انقدر هوشمندانه است که برنامه ریزی می شود برای اثرگذاری در آینده.
- ضرر امر به معروف و نهی از منکر را باید با ارزش معروف و منکری که در خطر است سنجید.
و نکته دیگر عرضم. اهمیت معروف و منکر را باید سنجید و به تناسب آن، ضرر امر به معروف و نهی از منکر را سنجید. در موازین فقهی به ما گفته اند جایی که امر به معروف و نهی از منکر دارای ضرر است، انجام نشود. یادمان باشد این به تناسب است.
گاهی اوقات معروف و منکر انقدر بزرگ می شوند که لازم می آید توجه کنیم ضرر کجا است. اجازه بدهید یک مثال بزنم. بعضی از رفتارها و بعضی از کارها، حتی برخی واجبات مثل روزه گرفتن، آثار خیلی خوب معنوی برای ما دارد، انجام فریضه و دستور خداوند است؛ اما خواه ناخواه وقت روزه گرفتن گرسنگی می کشیم و مقداری اذیت می شویم. حالا آیا این ضرر در مقابل نفعش به حساب نمی آید یا به حساب می آید؟ آیا به خاطر اینکه [این میزان] ضرر دارد به سمتش نمی رویم؟ اگر این طور باشد که سنگ روی سنگ بنا نمی شود. هیچ کس نباید هیچ کار بکند؛ چون شما از جای خود تکان بخورید، زحمت دارد. این خطا پیش نیاید. ضرر باید در مقایسه با آن چیزی که میخواهیم درباره اش صحبت کنیم [امر یا نهی کنیم] در نظر گرفته شود.
یک امر به معروف لازم را یادآوری کنم. جوانان عزیز این دین، یکی از توصیه های اکیدش که سال گذشته ما یک شب را در این زمینه صحبت کردیم، فعال بودن است. بله فعال بودن، اهل کار و تلاش و جدیت بودن زحمت دارد.
هیچ کس معتقد نیست که امر به معروف و نهی از منکر، کمترین ضرری نداشته باشد؛ وقتی می گویند ضرر نداشته باشد، باید ضررش متناسب با آن معروف و منکر سنجیده شود. گاهی اوقات معروفی که به آن امر نمی شود، منکری که باید متوجهش بود، به اندازه کل دین خدا است. هتک دین خدا، تضعیف باورهای دینی و اعتقادات دینی، جابه جایی موازین خدا و نهایتا خوف از بین رفتن دین خدا، از خطراتی است که انسان باید تاجایی که می تواند پایش بایستد و امام حسین(ع) برای چه ایستاد؟ تا پای جان ایستاد، آنهم جان بهترین انسان آن دوران، جان بهترین انسان هایی که در کنار او بودند. پای همه اینها ایستاد؛ چرا؟ چون امر بزرگتری باید حفظ می شد و باید در نظر می گرفتند.
ان شاء الله خداوند این توفیق را به همه ما کرامت فرماید که بتوانیم وظایف دینی خود را به نحو احسن انجام دهیم، به خصوص امربه معروف و نهی از منکر را به جا، درست و شایسته بتوانیم به بهترین اخلاق کریمانه اهل بیت، در جامعه خودمان پیاده سازی کنیم.
فایل صوتی:
————————–
۱. مائده:۱۰۵
۲. کمال الدین و تمام النعمه، ص۴۸۳.
باسلام و تشکر بابت برنامه های خوبتان
لطفا متن سخنرانی استاد بزرگوار حاج آقای مخدوم را به صورتpdfقرار دهید که بتوانیم دانلود کنیم.با سپاس
با سلام
متن موجوده ولی در اسرع وقت این کار هم انجام می دهیم