بلوای حجاب!
بررسی و رصد عملکرد دشمن درباره حجاب نشان میدهد که جنگ با حجاب مانند مواجهه با اصل و اساس جمهوری اسلامی، یک جنگ شناختی ترکیبی است که وجوه مختلفی دارد، حرکتی چند جانبه و هدفمند که در خیلی از جاها هم متاسفانه موفق بوده است.
این روزها که تب و تاب حجاب بالا گرفته و هر کس سعی دارد از زاویه نگاه خود به مسئله بپردازد و موضع گیری خود را نشان دهد، تعدد کمپینها(موافق و مخالف)، برنامهها، کلیپ ها و محتواهای متعدد در رسانههای مختلف و به ویژه در فضای مجازی، پرده از یک حقیقت بزرگ برمیدارد و آن اینکه، مسئله، مسئلهی مهمی است؛ آن قدر مهم که در همین مقطع زمانی کوتاه مخالفانش، این همه برایش انرژی گذاشتهاند و هزینه صرف کردهاند.
مخالفینی که نشان دادهاند کارشان را خوب بلدند و آن قدر زیرکانه و هنرمندانه برنامه میریزند و جریان میآفرینند که ما گاهی به گرد پایشان هم نمی رسیم! مایی که تقریبا همیشه، اقداماتمان واکنشی بوده در پاسخ به آنها، توییت زدهایم، کمپین یا تجمع راه انداختهایم، همایش و برنامه راه انداختهایم فقط برای اینکه بگوییم ما هم هستیم!
اما آیا این کافی است؟
اصلا این درست است که وقتی مسئله ای این قدر مهم است که میتواند نه تنها چهرهی جامعه که حتی ماهیت اعتقادی و فرهنگی جامعه را دستخوش تغییر کند و دشمن هم به خوبی این نکته را دریافته است، ما به وضع چند قانون دست و پا شکسته و چهار کار فرمالیته و کلیشهای فرهنگی آن هم فقط در مقاطع خاص زمانی یا در پاسخ به حرکات دشمن اکتفا کنیم و بعد هم سر خویش گیریم، تا جریانی دیگر و مناسبتی دیگر؟!!
(روی سخنم به تمام دستگاه ها، نهادها، اشخاص، برنامهریزان و فعلان فرهنگی است)
شاید برخی بگویند دشمن را بزرگ نکنید و مثلا چهار حرکت و شعار در گوشه و کنار ارزش این حرفها را ندارد…
اما واقعیت این است که مساله فراتر از چند حرکت جسته و گریخته و کم اهمیت است؛ بررسی و رصد عملکرد دشمن درباره حجاب نشان میدهد که جنگ با حجاب مانند مواجهه با اصل و اساس جمهوری اسلامی، یک جنگ شناختی ترکیبی است که وجوه مختلفی دارد، حرکتی چند جانبه و هدفمند که در خیلی از جاها هم متأسفانه موفق بوده است.
شنیدهاید که میگویند گاهی در جنگ، بهترین دفاع، حمله است؛ ما نیز برای این موضوع مهم باید به دنبال علاج واقعه قبل از وقوع باشیم، در پی راهکارهایی فراگیر، اثرگذار و چند وجهی؛ نگاه کاریکاتوری به موضوع و بزرگ انگاشتن بیش از حد و یا کوچک دیدن و گاه نادیده گرفتن هر وجه باعث میشود، بهترین حرکتها و برنامهریزی ها منجر به شکست شود.
اگر بناست برخورد حاکمیتی صورت گیرد، تذکری داده شود، کار فرهنگیای انجام شود، جریانی راه بیفتد و…. باید با دقت و پیش بینی حرکات احتمالی دشمن و برنامه ریزی برای مواجهه با آن صورت پذیرد و از حرکات تکانشی، احساسی و جوگیرانه پرهیز گردد.
وگرنه آش همان آش و کاسه همان …
حجت الاسلام مصطفی محجوب
دیدگاهتان را بنویسید