متن سخنرانی استاد عبداللهی در شب اول فاطمیه + صوت
فاطمیه یعنی شناخت دوست از دشمن. چیزی غیر از این نیست فاطمیه. فاطمیه یعنی تا پای جان به دفاع از دین برخاستن و فاطمیه یعنی شناخت دقیق از زمان از دین و از رهزنان دین و دیانت و تدین.
شب اول فاطمیه ۹۳
استاد عبداللهی؛ دشمن شناسی: استراتژی های شیطان
یکی از مباحث بسیار مهم که در تمام متون دینی ما اعم از قرآن، روایات و حتی ادعیه ای که از امامان معصوم ما رسیده است، بحثی است به نام دشمن شناسی. همان بحثی که جا دارد در این ایام یعنی ایام فاطمیه به آن پرداخته شود؛ فاطمیه یعنی شناخت دوست از دشمن. چیزی غیر از این نیست فاطمیه. فاطمیه یعنی تا پای جان به دفاع از دین برخاستن و فاطمیه یعنی شناخت دقیق از زمان از دین و از رهزنان دین و دیانت و تدین.
این نکته بسیار مهمی است که در روایات بی شمار ما مطرح است. چه چیزهایی رهزنان دین هستند؟ چه سبب می شود انسانی متدین، کم کم دینش رنگ ببازد؟ چه سبب می شود برای تحریف، برای بدعت، برای این همه جابه جایی؟ چه سبب می شود عفاف، حجاب، عفت و پاک دامنی در یک جامعه اسلامی کمرنگ و کمرنگ و لاغر و مردنی شود؟ عوامل آن چیست؟ رهزنان دین و دیانت چه چیزهایی است؟ چه باعث می شود رسوم غلط آداب بی خود و وارداتی به اسم مارکهای غلط، شبانه روز مثل قارچ در زندگی ما متدینین و جامعه دینی گل کند و سبز شود؟ این یکی از مباحثی است که باید به آن پرداخته شود.
* شناخت آفات دینداری، از جمله دانش های مهم و مفید است.
برای اینکه اهمیت این مطلب که الان خدمت شما مقداری توضیح دادم روشن شود، من باید این روایت را برای شما بخوانم و دقت بفرمایید: قال الصادق ع : وَجَدْتُ عُلُومَ [عِلْمَ] النَّاسِ کُلَّهَا فِی أَرْبَعِ خِصَالٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثَّانِیَهُ أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَ الثَّالِثَهُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَ الرَّابِعَهُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِک. ۱
امام صادق ع می فرماید من علم تمام مردم، آن علم به درد بخور، آن علمی که به کار می آید، در چهار چیز دیدم (أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ) خدا را بشناس. یک جامعه با خدا و یک جامعه بی خدا خیلی تفاوت دارد. یک بازار با خدا و یک بازار بی خدا خیلی تفاوتش است. دانشمندان غربی و شرقی بر این نکته صحه گذاشته اند که در جامعه بی خدا همه چیز حلال است، همه چیز مباح است. آدم ها باید به علم خداشناسی برسند. خدا باید در زندگی انسان لمس شود، حس شود، باور شود. دوم (أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ) بفهمی خداوند چه کرده برای تو، چه به تو داده است، نعمت هایش را بفهم که خود این یکی از راه های شناخت خدا و شکرگزاری است؛ اینکه انسان بشناسد نعمت های خداوند را. سوم (أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ) آن چیزی را که از تو می خواهد یاد بگیر؛ واجباتت چه هستند، انجام بده، محرمات کدامند، ترکشان کن. این علم سوم است؛ علم فقه یعنی علم به حلال و حرام و وظایف که اینها بحث ما نیست. چهارم (أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِک) این خیلی مهم است، این را دقت بفرمایید. چهارمین علمی که علم نافع محسوب می شود از دیدگاه امام صادق ع این است که انسان آفات دینداری را بلد باشد. اینکه چه چیزی تو را از دینت خارج می کند. چه چیزی باعث می شود که تو دینت را از دست بدهی. رهزنان دین تو، علت ها و ریشه های دین گریزی چه چیزهایی است؟ در این زمان این بحث خیلی جا دارد چون شقوق بحث خیلی گسترده است و ما باید در حد حوصله جمع این را توضیح دهیم.
* شیطان، دشمنی درونی و دیرینه انسان
ببینید سروران محترم، به طور کلی اگر شما قرآن را نگاه بکنید، روایات را رصد بکنید، دو تا دشمن را قرآن معرفی می کند به عنوان ریشه های رهزنان دین و لغزش دینی. دشمنان و ریشه های درونی و ریشه های برونی و بیرونی.
اولین دشمن، دشمن درون است. خیلی از آفات دین و دینداری از درون است. مثل چه؟ مثل شیطان. دشمن دیرینه و معروف انسان. هرجا مطاع دین و ایمان وجود دارد، سروکله شیطان به عنوان مشتری پروپاقرص هم هست.
متاع کفر و دین بی مشتری نیست
* استراتژی مقاومت برای گمراهی انسان: شیطان برای گمراه ساختن انسان قسم خورده است.
شیطان اولین مشتری دین بنده و حضرت عالی است. اینکه شیطان چه هست و ماهیتش چیست را من کاری ندارم، اینها مباحث فلسفی است و ربطی به این جلسه ندارد؛ اما من به عنوان یک نکته مهم این را باید عرض بکنم و آن اینکه ما باید یک نکته را بفهمیم و آن استراتژی شیطان در زندگی من و تو است. چگونه شیطان بنده و حضرت عالی را اذلال می کند؟ چگونه و از چه منافذی شیطان وارد زندگی ما می شود و زندگی ما را مختل می کند از نظر دینداری؟
قرآن استراتژی های شیطان را خیلی زیبا مطرح کرده است. قرآن کتاب دشمن شناسی است. اولین استراتژی شیطان را قرآن این معرفی می کند که بفهم ای بشر شیطان با سوگندی است در برابر تو و استراتژی مقاومت را در پیش گرفته است. هیچ گاه شیطان خسته نخواهد شد. یک نکته را باید بنده و شما به خاطر داشته باشیم: باید در لحظه لحظه خودمان شیطان را درک کنیم، باید در نقطه نقطه زندگی خودمان شیطان را لمس کنیم و حاضر بدانیم و ناظر بدانیم. هر کس از وجود شیطان غافل شود، باخته است. هر کس خود را در حاشیه امن ببیند ولو در مرتبه بالایی از دیانت هم باشد، اگر خود را از شیطان دور ببیند باخته است. قله های دیانت را در طول تاریخ شیطان خراب کرده است، آنهایی که فکر می کردند به یک حاشیه امنی رسیده اند. در همه جا سروکله شیطان هست. نقطه نقطه زندگی ما [خطر وجود شیطان] هست.
یک نقطه بیش فرق میان رحیم و رجیم نیست / از نقطه ای بترس که شیطانیت کند
بعضی وقت ها یک امضا انسان را از وادی رحمت و رحیم بودن و مورد لطف خدا بودن، رجیم می کند، می راند. گاهی یک بله یک خیر، یک امضای بی خود انسان را وارد وادی شیطان صفتان می کند.
در خیلی از آیات قرآن از این دشمنی مهم و قسم خورده شیطان پرده برداشته شده است. خداوند گاهی اوقات از زبان خود شیطان [این نکته را بیان می کند] چقدر این آیات زیادند: (لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلاَّ قَلیلا)۲ اگر ای خدا من را تو تا روز قیامت مهلت بدهی همه بنی آدم را ذریه انسان را از ریشه برمی کنم. احتناک یعنی از ریشه کندن. یک متدین باقی نمی گذارم اگر مهلتم دهی. مگر عده ای که از دستم به درند که یک جا می گوید که این افراد چه کسانی هستند. در یک جای دیگه با قسم می گوید (فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ) به عزت تو سوگند همه را گمراه می کنم (إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِین) ۳ –قلیلی که در آن آیه داشتیم یعنی این- مگر آن آدم هایی که ذوب شدند در دستورات تو، مخلصند، خالصند.
در بعضی آیات خود خداوند معرفی می کند شیطان را (أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین)۴ عهد نگرفتم از شما که این شیطان در همه جا هست؟ در همه نقاط زندگی شما، فرهنگی اقتصادی، خانوادگی، خصوصی و اجتماعی شما سر و کله او هست؟ عهد نگرفتم؟ (وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلاًّ کَثیراً )۵ چه گروه های بسیاری از شما را گهراه که نکرد. (أَ فَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُون)۶ نمی خواهید کمی فکر بکنید؟ یک شیطانی در زندگی شما وجود دارد. یک کلام ختم کلام: سایه شوم شیطان باید احساس شود. شیطانی با قدرت، با سماجت، با اصرار.
* مقابله با استراتژی قسم و مقاومت شیطان در سیره فاطمی
یکی از شخصیت هایی که درباره این مطلب، خیلی زیبا الگو است برای ما فاطمه زهرا (س) است. در دشمن شناسی، در احساس و ادراک شیطان در زندگی، در ترس و هراس داشتن از این شسطان، فاطمه زهرا (س) الگوی تمام قامت بشریت است. در شناخت این استراتژی دشمن و شیطان خیلی زیبا عمل کرده است.خیلی زیباست. حق دارد حضرت حجه (عج) که می فرماید: (وَ فِی ابْنَهِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَهٌ حَسَنَه)۷ صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) برای من الگو است. وقتی الگوی امام زمان (عج) باشد، الگوی بشریت است.
ببینید چه کرده فاطمه زهرا (س). بگم برای شما این ایام فاطمیه برای زنده کرده چیست؟ چه فرهنگی باید زنده بشود؟ چه بوی خوشی از این ایام فاطمیه باید در جامعه پراکنده شود؟ وقتی از مقابل آن مرد نامحرم بلند می شود، مرد نامحرم نابینا –شنیدید همه شما داستانش را، ولی من یک نکته اش را می خواهم بگویم- وقتی آن مرد نامحرم نابینا می آید درون آن مجلسی که فاطمه زهرا (س) نشسته است، رسول خدا (ص) هست و امیرالمومنین(ع) هم هست، صدیقه طاهره بلند می شود و بیرون می رود. یک سوال بامعنایی رسول خدا (ص) از فاطمه زهرا (س) می کند، مر فرماید دخترم این مرد نابینا است چرا رفتی بیرون؟ جمله خیلی هوشمندانه ای دارد در اینجا صدیقه طاهره (س). چقدر ظریف و دقیق دشمن شناسی می کند. می فرماید: (إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ الرِّیح)۸ بله یا رسول الله از منفذ چشمان این فرد نابینا قطعا شیطان نمی تواند وارد شود، چشم ندارد. بله شیطان از این راه نمی تواند وارد این جلسه شود ولی در این جلسه ای که رسول خدا هست، علی مرتضی هست، فاطمه زهرا هست، ارکان ثلاثه دنیا هستند، باز فاطمه زهرا می گوید شیطان ممکن است بیاید نفر بعدی این جلسه باشد. دو منفذ وجود دارد: اول چشمان خود من (فَأَنَا أَرَاهُ) من این مرد نامحرم را که می بینم (وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوء)۹ من که می بینم. راه نفوذ اول شیطان، چشمان خود من است. ما انسانیم. چشمان ما ممکن است نقطه ورود و حرکت و جولان شیطان باشد. دوم حس شامه این مرد نابینا است (وَ هُوَ یَشَمُّ الرِّیح) او بوی من را استشمام می کند. دقت بفرمایید اگر از چشم نمی تواند ببیند و شیطان نمی تواند نفوذ بکند، حس شامه این مرد نابینا که بوی من نامحرم را احساس می کند و چشمان من که او را می بینم، همین دو امر کافی است شیطان بیاید وسط. و این یک نکته است. خیلی از بازارهای دین فروشی با همین حس شامه است؛ خیلی از گناهان با همین عطر و ادکلن های در بازار است. اینها کارا نیست؟ این عطر و ادکلنی که در این ماشینها هست، در این بازار هست، در این مجالس محرم و نامحرم هست اینها خودش یکی از منافذ و راه های ورود شیطان به جلسات است. این دقت فاطمه زهرا است. جامعه اسلامی یعنی این، فاطمیه یعنی این. یعنی خواهرم مواظب عطر و ادکلنی هم که به خودت میزنی باش، نامحرم حس شامه دارد. و مواظب نگاه و چشمان خودت باش، راه ورود شیطان چشمان تو است. این هم یک نکته است، نکته مهم. دشمن شناسی فاطمه یعنی این؛ یعنی از جلوی مرد نامحرم هم بلند شدن، نه بزک کردن و خودآرایی برای چشمان تیزبین نامحرم! این جامعه، جامعه فاطمی نخواهد بود. جامعه فاطمی یعنی از جلوی [نامحرم] نابینا هم بلند شدن. وقتی یک جامعه ای این چنین مواظب باشد و رصد بکند شیطان را، وضع او این چنین نخواهد بود.
وقتی وارد در تقسیم کار می شود رسول خدا(ص) و کارهای منزل را به حضرت زهرا و کارهای بیرون را به امیرالمونین می سپارد، باز یک جمله خیلی مهم دارد حضرت زهرا س . این برای تمام بشریت الگو است. خواه ناخواه باید این جملات میان جامعه باشد تا سلامت و صحت و فرهنگ و خانواده های استوار در جامعه پا بگیرد و شکل بگیرد. در غیر این صورت، تمامش تزلزل است، در این نباید تردید کرد.
وقتی این چنین تقسیم کار شد، جمله ای بسیار جالب فرمود (فلا یعلم ما داخلنى من السّرور إلّااللّه) به خدا احدی غیر از خداوند خبر ندارد که در دل زهرا چقدر شادی وارد شد. هیچ کس نمی داند من چقدر خوشحالم مگر خدا. چرا؟ (بإکفائى رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله تحمّل رقاب الرّجال)۱۰ چون کاری کرد با این تقسیم بندی که من از برخورد با مردان نامحرم مصون و در امان ماندم. این یک یاز مطالب بسیار مهم است. یعنی زهرای مرضیه شناخته وجود شیطان را به عنوان یک نیرو، به عنوان یک دشمن واقعی. بله، اگر انسان سرسری بگیرد، همه جا می رود، با همه کس حرف می زند.
اولین استراتژی شیطان، استراتژی قسم و مقاومت است و این دو جریان دقیقا نشانگر این مطلب است.
* استراتژی تهاجم همه جانبه و محاصره
دومین استراتژی شیطان، دشمن درونی، تهاجم همه جانبه و محاصره است. خیلی از آیات قرآن از این مطلب پرده برداشته است. دقت بفرمایید. (قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیم)۱۱ خدایا به خاطر اینکه گمراهم کردی –که این هم یک بی ادبی از شیطان بد به درگاه خداوندی- من سر راه راست تو می نشینم، هر جا که قرار است بندگانت انتخاب بکنند راه راست را، من آنجا نشسته ام (ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ )۱۲ از جلوی رو از پشت سر از سمت راست از سمت چپ به آنها حمله خواهم کرد (وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرین)۱۳ و آن وقت خواهی دید که شکرگزاران تو خیلی کم هستند. من در سر راه تو می نشینم. استراتژی محاصره همه جانبه. شیطان از هر سمت و سویی وارد می شود. یک راه نتیجه نگرفت، از راه دیگر می آید.آن راه نشد راه دیگر می آید. درباره این آِه مفسران خیلی حرفهای جالبی دارند. از روبرو، از پشت سمت از سمت راست و چپ یعنی چه؟ با تکیه بر روایات، مفسران فرموده اند یعنی از جلوی رو دنیا را برایش زیبا جلوه می دهم، همه کس او و همه چیز او را دنیا قرار می دهم. از پشت سر یعنی آخرت را می اندازم پشت سر او، نمی گذارم یاد مرگ در دل و جانش پا بگیرد و زنده بشود، فرجام اندیشی ترمز گناهان است، من نمی گذارم. اگر نتوانستم این کار را بکنم آن کار را انجام می دهم. از سمت راست می آیم یعنی عبادت ها را سنگین جلوه می دهم، دو رکعت نماز صبح را می کنم یک کوه. یک ماه رمضان را می کنم یک سال. از سمت چپ می آیم گناهان را شیرین می کنم. غیبت را مثل عسل در دهانش شیرین می کنم. نگاه به نامحرم را در چشمانش زیبا جلوه می دهم. این یعنی از چپ و راست خوردن. همانی که فاطمه زهرا از آن اصلا غفلت نداشت.
* مقابله با استراتژی تهاجم همه جانبه شیطان، در سیره فاطمی
عبادت در مرام حضرت زهرا س اصلا سنگین نبود. خیلی از روایات داریم که فرمود عبادت کرد فاطمه زهرا (حَتَّى تَتَوَرَّمَ قَدَمَاهَا)۱۴ تا جایی که پاهای فاطمه زهرا س ورم کرد. هیچ گاه فاطمه زهرا س از یاد رفتن و مرگ غافل نبود. امروز یک روایت خیلی عجیبی من دیدم در کلمات فاطمه زهرا س. شب عروسی که اکنون شب غفلت است، شب نکبت است، شب گناه است، شب تذکر فاطمه زهرا س بوده است. یک جمله به امیرالمونین فرمود: یا علی از انتقال خود از خانه پدر به خانه تو به یاد این افتادم که روزی از این دنیا هم باید رفت به آن دنیا. ۱۵ من از تعویض این دو خانه به یاد آن دو خانه افتادم؛ خانه دنیا را باید ترک کرد و به سمت ابدیت و آخرت رفت یعنی درس فاطمی حتی در شب زفاف و عروسی.
استراتژی همه جانبه. مواظب باشیم اگر دیدیم عبادت سنگین است، این یکی از راه های شیطان است. محاصره های شیطان است. ما داریم مححاصره می شویم، دارد حلقه دور ما می زند.
* استراتژی گام به گام
و استراتژی سوم که خیلی شاید مهمتر از استراتژی های دیگرش باشد، استراتژی گام به گام است.شیطان هیچ وقت به یک باره به سیم آخر نمی زند در زندگی من و شما. هیچ وقت همه چیز را خراب نمی کند بر سر ما، آوار نمی کند. سیاست شیطان خیلی بالا است. آهسته آهسته می آید، گام به گام می آِد، تدریجی می آید. همین یک دقیقه دو دقیقه سخن با نامحرم را درست می کند و بعد تبدیل می شود به ساعت ها مکالمه. همین یک تار مو و دو تار مو را عادی جلوه می دهد و بعد تبدیل می شود به کشف حجاب. همین پنجاه هزار تومان و صدهزار تومان های رشوه و ربا را عادی جلوه می دهد و انسان می گوید ای بابا چه می شود و بعدش اشتهایی آدم پیدا می کند که با ملیون و ملیارد هم سیر نمی شود. اینها همان گام به گام است. قرآن یک کلمه برای این همه حرف من انتخاب کرده است: خطوه (ً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطان)۱۶ یعنی از قدم های شیطان بترسید در زندگیتان، سیاست و نفوذ گام به گام. (لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر)۱۷ از گام های یواشکی شیطان، نرم نرمک شیطان، از تخم مرغ دزدی شیطان بترس که به شتر دزدی می انجامد. دیدید یک لحظه نسبت به یک گناه، احساس بدی به انسان دست نمی دهد، این یک خطوه است. در برخی از روایات داریم قسم دروغ یک خطوه است. در بعضی روایات داریم فلان کار مکروه اگر از تو سر زد، (هذا خطوه) این یک قدم است، دنبالش نرو، دومی را هم باید برداری، سومی را هم باید برداری. یکدفعه می بینی به دو افتاده ای در گناهان. (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ)۱۸ سیاست گام به گام و نفوذ تدریجی.
* مقابله با استراتژی گام به گام شیطان در سیره فاطمی
چقدر اینجا باز زیبا عمل کرده فاطمه زهرا س. یک جریان بگویم و تمام بکنم. چقدر پیام های پیامبرانه را خوب فهمیده فاطمه زهرا س. خیلی حس گیرایی فاطمه زهرا س در نگاه های پیامبر اسلام هم دقیق بوده است. من این را عرض بکنم خدمت شما، در برخی از نقل های هست هر وقت پیامبر خدا به مسافرتی می خواست برود، می آمد با فاطمه زهرا س دیدار می کرد. آخرین نفری بود که می دید و می رفت و وقتی بر می گشت اولین جایی که می رفت، نشستن در کنار زهرا س بود، خستگی سفر را از دلش بیرون می کرد. در برخی از نقل ها آمده – هم در مسند احمد هست از کتب اهل سنت و هم در بحار خودمان است در جلد چهل و سوم که اختصاص به فاطمه زهرا س دارد- یکی از این مسافرت هایی که رسول خدا ص رفته بودند و برگشتند، متوجه شدند دو دستبند نقره بر دستان فاطمه زهرا است و دو گوشواره و یک پرده ای هم در خانه فاطمه زهرا س آویزان است. نگاهی کرد و مثل همیشه اگر نیم ساعت می نشست، ننشست و به مسجد رفت. از این نگاه و این نشست اندک، همه چیز را فاطمه زهرا س خواند که پیغمبر می خواهد یک نکته بگوید. سریع گوشواره ها را درآورد دستبندها را درآورد، پرده را درآورد، همه را داد به یک پیک ببینید جمله را. اینها را گذاشت در ظرفی داد به پیک گفت اینها را ببر برای رسول الله و از طرف من این طور بگو (تَقْرَأُ عَلَیْکَ ابْنَتُکَ السَّلَامَ ) دخترت به تو سلام می رساند (وَ تَقُولُ) و این طور عرض می کند به شما (اجْعَلْ هَذَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ) اینها را در راه خدا صدقه بدهید. وقتی این جمله را پیغمبر خدا فهمید که چه درس بزرگی را فاطمه با یک نگاه می گیرد، فرمود: (فِدَاهَا أَبُوهَا)۱۹ پدرش به فدایش باد. اینجا باید فدای فاطمه زهرا س شد. اینها استفاده کردن ازشون حرام نیست اما ای فاطمه بدان که اینها خطوه است، یواش یواش و آرام آرام همین تزیینات زیاد می شود کار را به جایی می رساند که نباید برساند. استرانژی گام به گام.
* استراتراتژی تزیین و جلوه گری
و آخرین نکته، تزیین و جلوه گری است. خیلی حواس هایمان جمع باشد. مبادا باز از این نکته شیطان غفلت بکنیم. چقدر ما آیه داریم در قرآن که (زین لهم الشیطان)۲۰ تزیین کرد. این تزیینات را حواسمان جمع باشد. خدای ناکرده شیطان با پرده های جلوه گری و زیبایی که می آورد روی کار، به حرام نیفتیم.
ان شاء الله خداوند متعال همه ما را در زمره شیعیان راستین فاطمه زهرا س قرار بدهد. پیام های فاطمیه را جامعه ما در این ایام بگیرد و نسل ما را ذریه ما را تا روز قیامت دست به دامن فاطمه زهرا س قرار بدهد.
صوت سخنرانی:
——————————
۱. عده الداعی و نجاح الساعی، ص: ۸۱
۲. اسراء: ۶۲
۳. ص: ۸۲-۸۳
۴. یس: ۶۰
۵. یس: ۶۲
۶. همان
۷. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج۲، ص: ۴۶۷
۸. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۱۰۱، ص: ۳۸
۹. یوسف: ۵۳
۱۰. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۴۳، ص: ۸۱
۱۱. اعراف: ۱۶
۱۲. اعراف: ۱۷
۱۳. همان
۱۴. وَ قَالَ الْحَسَنُ مَا کَانَ فِی الدُّنْیَا أَعْبَدَ مِنْ فَاطِمَهَ ع کَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَتَوَرَّمَ قَدَمَاهَا. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۴۳، ص: ۷۶
۱۵. علی علیه السلام در آن شب همسرش را نگران و گریان دید. علت را پرسید. فاطمه فرمود: حال خود را در پایان عمر و عالم قبر به یاد آوردم؛ چرا که انتقال از خانهی پدرم به منزل خودم، مرا به یاد انتقالم به قبر انداخت. تو را به خدا قسم بیا در این ساعات آغازین زندگی به نماز برخیزیم و امشب را به عبادت خدا بپردازیم. [ فاطمه زهرا علیهاالسلام: تفکرت فی حالی عند ذهاب عمری و نزولی فی قبری فشبهت دخولی فی فراشی بمنزلی کدخولی الی و قبری فأنشدک الله ان قمت الی الصلوه فنعبد الله تعالی هذه اللیله … . احقاق الحق: ج ۴، ص ۴۸۱.
۱۶. نور: ۲۱
۱۷. نور: ۲۱
۱۸. همان
۱۹. الأمالی( للصدوق)، النص، ص: ۲۳۴
۲۰. برای نمونه: انعام: ۴۳، انفال: ۴۸ و نحل:۶۳
دیدگاهتان را بنویسید