یادداشتی ادبی و حماسی به بهانه دیدار همسران شهید کجباف و شهید هیودی
صبر را به زانو درآوردید.
صبر باید برود و سر به بیابان بگذارد.
چه کردید؛ ای «ام وهب»های خامنه ای؟
چه خوب، «ما رأیت الا جمیلا» را از عالمه غیر معلّمه زینب کبری(سلام الله علیها)، درس گرفتید.
چه خوب به ما یاد دادید که «بأبی انت و امی» یعنی چه!
باید سر به دامن غیرتتان سایید. اصلاً مردان روزگار باید غیرت را از شما مشق کنند.
داغ عزیز وقتی هدیه است، که در راه عزیزتر باشد. آفرین به شما که در عمل نشان دادید حسین و زینب برای شما عزیزتر از همسر و فرزندند.
امّا ای «جبل الصبر» اسوه صبرتان!
شما «تکیه گاه»تان را از دست نداده اید. شما تکیه گاه به دست آورده اید. همه می توانند دستان قلم شده عباس (علیه السلام) را ببینند که تکیه گاهتان شده است؛ خیالتان راحت.
****
و تو ای بانوی صبر، سلام بر قلب صبورت که این زنان صبر را از تو آموخته اند.
بی بی جان! فدائیان خودت را ببین. مرد و زن شیعه فدائی حرمت هستند.
بی بی جان! شیعه، سپر بلا بودن را هم از شما یاد گرفته است. چهل منزل سپر بلای یادگاران کربلا بودی و اینک شیعه سپر بلای حرم توست.
“به قلم طلبه و مداح ارزشی ؛ حاج مهدی تدینی