اشعار شب سوم محرم 1394

بابا سلام بابای خوب من
کمی به چشمام زل بزن
ای کشته دور از وطن بابا
بابا کجا رفتی دیر اومدی
سه ساله ت شد پیر اومدی
هوا شد دلگیر اومدی بابا
سرم تکیه گاه میخواد
سه ساله بابا میخواد
جای بوسه گاه تو
کی گفته جای پا میخواد
وای وای، طنابو هی بی خبر نکش
سر من داد اینقدر نکش
منو هی از پشت سر نکش وای وای
وای وای، جلو رباب اسم آب نیار
خودم میام دیگه طناب نیاز
جلوی ما اسم شراب نیار وای وای
یتیمم گناه دارم
چی کار شما دارم
بابامو که کشتیدش
ولی من خدا دارم
شعر و سبک: برادر حمید رمی

****

  • پیش زمینه:

اشکامون تقدیم به تو ای مادر عاشورا
الحمدُلله هستیم با سیّدُ الشهدا
ما مثل حرّ و حبیب و عابس و زهیر
مثل سعید و مسلم و بُریر
ایشالا میشیم عاقبت بخیر
پاسخ می گویی اشک نوکرها را :
تَقَبَّلَ الله بِحَقِّ ثارالله

شعر و سبک از برادر حمید رمی

****

  • زمینه شب سوم محرم

بابا از دار دنیا تو و عمه م رو دارم
غصه هام یادم میره تا سر رو پات میذارم
از لطف مردم شهر این روزا خوب حالم
با دسته ی گل بابا اومدن استقبالم
کی گفته رقیه تو زدن خیالت راحت
کی گفته که شامیا بدن خیالت راحت
کی گفته با شلاق اومدن خیالت راحت
خوبِ خوبم
فقط یکم صورتم کبوده چیزی نشده
اصلاً رقیه خرابه نبوده چیزی نشده
………………………..
از کربلا تا کوفه خیلی چیزا رو دیدم
اما توی شهر شام کمتر از گل نشنیدم
روزای دوری از تو سخت و سنگین بود اما
مثل من و بچه ها عمّه هم خوبه بابا
به ما و به عمه چی گذشت خیالت راحت
کی دیده سرت رو بین طشت خیالت راحت
زجر به خرابه برنگشت خیالت راحت
خوبِ خوبم
فقط شدم از زمونه خسته چیزی نشده
سه چار تا از دندونام شکسته چیزی نشده
……………………………
دوریتو حس می کردم تو شبهای ویرونه
چشمام رنگ لبهاته از بس واسه ت گریونه
با اینکه پر از ناله م با اینکه غرق دردم
انقد این چند روزه با دخترها بازی کردم
کسی منو خارجی نخوند خیالت راحت
سرت روی نیزه ها نموند خیالت راحت
صبوری منو به تو رسوند خیالت راحت
خوب خوبم
منو با سیلی خرابه آوردن چیزی نشده
آدم بدا گوشواره هامو بردن چیزی نشده
شعر و سبک: برادر حمید رمی

****

  • واحد سنگین:

حال من، خرابه بابایی
داغونم، بخون تو لالایی
پیرم کرد، غروب جدایی
کجا بودی آخه، تو این دو سه روزه
پاهای رقیّت، بابایی می سوزه
دشمن/ خدایی بی دینه/ گوشام چه سنگینه/ عبیبه نمردم
گفتم/ لگد نزن نامرد/ حرفای بد نامرد/ کتک که میخوردم

غصه هام چرا بی حسابن
رو بازوم رد یه طنابه
بزم شام خیالش عذابه
دیگه روی پاهام نمیشه بشینم
ورم داره چشمام، به زوری میبینم
لعنت/ به دخترای شام/ به سنگای رو بام/چقدر دیدم آزار
راستی/ گوشوارمو دیدم/چیا که نشنیدم/ باب توی بازار
سبک: برادر حمید رمی
شعر: برادر جواد قمری

****

  • سرود پایانی

ماه غم اومد ، که پُر از دردی روضه میخونیم ، تا تو برگردی
ای ماه بی نشون ، خورشید آسمون شور محرّمو ، از چشم ما بخون
با قطره ی اشک، عهد و پیمان با شما بستیم ما همدم تو وقت گریه بر حسین هستیم
وقت ظهورت آقا ، ما تا حرم می آییم پا در رکابت مثل ، اصحاب عاشوراییم
دلبسته ایم آقا فقط به ندای شما إنَّا علی نیَّاتِنا و بصائرِنَا
تقدیم به شهدای عزیز :
یه نسیم اومد ، دلامونو بُرد روی دستی که یه شهید آورد
هیئت نشونه ای ، از جبهه ها میده سربند یاحسین ، بوی خدا میده
یادش بخیر اون روزایی که مهمون آوردند از خاک بی جون بعد چندسال بارون آوردند
برگشتناشون یعنی، از خواب غفلت پاشیم باید برای اسلام ، سرباز خوبی باشیم
ذکر لب روز و شب همه ی شهدا إنَّا علی نیَّاتِنا و بصائرِنَا
ضد استکبار و دفاع از ولایت :
همیشه هستیم، از ستم بیزار همه خشمیم بر سرِ استکبار
روی لب این نواست ، شیعه پُر از عزاست وقتی که در غمِ ، فاجعه ی مناست
آن سو یزید و لشکری از فتنه انگیزان این سو حسین و لشکری در پرتو ایمان
ما انقلابیّونِ ، ذریّه ی زهراییم فرمان دهد فرمانده ما جان به کف می آییم
لبیک عشق است بر لبم همه دم، همه جا إنَّا علی نیَّاتِنا و بصائرِنَا
شعر و سبک از برادر حمید رمی

یک پاسخ به “اشعار شب سوم محرم 1394”

  1. محمدصادق گفت:

    باسلام و خسته نباشید خدمت خادمان هیئت روضه الزهرا و باتشکر از حاج مهدی و شاعرانش که خیلی زیبا و بامفهوم شعر گفته اند.مخصوصا شعرای واحد سنگین و تند.انشااله امام حسین ازتون قبول کنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *