نقدی بر سخنان جناب محقق داماد

🔹 اخیرا، جناب آقای دکتر مصطفی محقق داماد در سخنانی عجیب و تامل برانگیز، ادعا کرده‌اند که:
«آنقدری که دین و جهل دینی سر بریده و قطعه قطعه کرده است سرطان و سل و ملاریا و دیگر بلایا نه کشته است!!!»

🔹البته به قدری غلو و مبالغه در این سخن نهفته است که شاید بتوان گفت این یک دروغ مبالغه آمیز است.

🔹عجیب‌تر اینکه قسم جلاله می‌خورند که” والله لشکر یزید برای پول نیامده بودند بلکه به قصد قربت با امام می جنگیدند!!!”

🔹شواهد بسیاری در رد این ادعای غلو آمیز وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد:
امام در یکی از خطبه‌های روز عاشورا، به لشکر عمر سعد می‌فرماید:
« فَسُحْقًا لَکمْ یا عَبِیدَ الامَّه! وَشُذَّاذَ الاحْزَابِ! وَنَبَذَه الْکتَابِ! وَمُحَرِّفِی الْکلِمِ! یعنی ای لشکر برده صفت و لات و لاابالی تحریف گر و پشت کننده به قرآن …»

🔹و در جای دیگر به ابلغ وجه دشمن را بی دین دانسته و خطاب می‌کند:
«یا شیعَةَ آلِ أَبی سُفْیانَ! إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَکُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا أَحْراراً فِی دُنْیاکُمْ هذِهِ وَارْجِعُوا إِلى أَحْسابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ عَرَباً»
ای شیعیان یزید و معاویه شما که دین ندارید و از قیامت باکتان نیست لا اقل آزاده باشید و به خلق و خوى عربى خويش پايبند باشيد اگر عرب هستید و حمیت دارید!!

🔹بالاتر از همه، اعتراف و تصریح خود یزید است، که در مجلس شام می‌سراید:
«… لعبت هاشم بالملک فلا/ خبر جا و لا وحی نزل» یعنی اصلا وحی و قرآنی نازل نشده و اسلام بازیچه بنی هاشم است!

🔹و یا در این مورد که گفته‌اند لشکر عمر سعد نمی‌دانند، کارشان خروج از دین است، نقل هایی وجود دارد که این ادعا را به طور مطلق رد می‌کند، به عنوان مثال:
سنان بن انس هنگامی که قصد دارد، سر مقدس اباعبدالله را از تن جدا کند، می گوید:
« إِنِّی لَأَجْتَزُّ رَأْسَکَ وَ أَعْلَمُ أَنَّکَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَیْرُ النَّاسِ أَباً وَ أُمّاً »؛ یعنی به خدا سوگند می دانم تو پسر رسول خدا و از حیث پدر و مادر بهترین فرزند آدمی ولی با این وصف سر تو را می برم!!

🔺این موارد نشان می‌دهد برای لشکر عمر سعد کاملا روشن است، کاری که می‌کنند به معنی خروج از دین است و کاملا مقابل دین ایستاده‌اند .

ممکن است آقای محقق داماد به سخن امام سجاد(علیه السلام) استناد کند که فرمود: کلٌ یتقربون الی الله بدمه ..
پاسخ این است که وقتی دین در اسارت معاویه و یزید است و به نام خلافت اسلامی حکومت می کنند، یزید نمی تواند با بیرق کفر با امام بجنگد و ناگزیر با لعابی ولو خیلی نازک از دین مقابل امام می‌ایستد؛ اما شواهد ذکر شده نشان می‌دهد که به واقع مبارزه امام با یزید، مقابله‌ی دین با بی دینی و کفر مطلق است.

♦️ همان‌گونه که در جنگ صدام با جمهوری اسلامی، نیز با توجه به پیشینه و سوابق حزب بعث و ریشه کمونیستی این حزب و ضدیتش با اسلام، مقابله اسلام با کفر مطرح است.
👈و در مورد سازمان منافقین نیز، آن گروه زمانی دست به کشتار زدند که از اسلام اِعراض کرده و به کمونیسم پیوستند پس نمی‌توان هر کشتاری را به دین پیوند داده و در یک حکم کلی بیان کرد که “دین بیش از سرطان و سل و ملاریا از بشر کشته گرفته است”.

🌷امید که غرض ورزی در کار نبوده و این سخنان صرفا نتیجه‌ی یک مبالغه‌ی غیر عمد باشد، چرا که:

چون غرض آمد هنر پوشیده شد…
صد حجاب از دل بسوی دیده شد…

منصور کیانی
مصطفی محجوب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *