نکته هایی درباره جشن های نیمه شعبان

نیمه شعبان روز میلاد منجی عالم بشریت حضرت امام زمان(عج) روزی مبارک و زیبا در تقویم ما شیعیان میباشد این میلاد روشنایی بر دلهای غفلت زده ما شیعیان است تا بیش از این امام خود را تنها نگذاشته و دست یاری به سویش دراز کنیم. وظیفه ماست که ندای لبیک خود را به پیشگاه حضرت مهدی(عج) عرضه نموده و با معرفت کامل نسبت به ایشان به وظایف خود در قبال آن حضرت جامه عمل بپوشانیم.

15shaaban

امام زمان(عج)چیزی غیر از عمل به وظیفه و تکلیف از ما نمی خواهند و آنچه دل ایشان را شاد می نماید همین است. باید دانست که هیچ چیز به مانند گناه دل امام زمان (عج)را به درد نمی آورد. اما ظاهراً قرار نیست که ما شیعیان مایه تسلی دل ایشان باشیم. هرکدام از ما که نگاه به درون و پیرامون خود بیفکنیم این را درک می نماییم؛ دل ما هنوز جایگاه امام زمان (عج) نشده است.ممکن است ما به این خوش باشیم که روزی چند بار موقع نماز شاید یادی از امام زمان(عج) بکنیم! و شاید هر روز هم دعای سلامتی آقا را بخوانیم! اما این کافی نیست چرا که آقا خودشان فرموده اندکه هیچگاه ما شیعیان را فراموش نمی کنند. این خود بسی جای خجالت دارد و این چگونه دوستی است که یکطرف،دیگری را اصلاً فراموش نمی کند و اما طرف دیگر فقط گاهی اوقات طرف مقابل را یاد می کند؟!!

موضوع مطرح ،جشنهای نیمه شعبان می باشد .البته کسی با شادی و شاد بودن مخالف نیست و حتی از خود امامان (ع) به ما اینگونه رسیده:«شیعیان ما کسانی هستند که در شادی ما شاد بوده و در غم ما اندوهناک باشند » اما آنچه در اینجا مورد انتقاد قرار می گیرد نوع خاصی از این رفتارهاست که به بهانه میلاد امام زمان (عج) روی می دهد و رواج آن در شهر ما نیز به وضوح قابل مشاهده است (روی صحبت این نوشته افرادی هستند که به بهانه جشن نیمه شعبان حرمت شکنی میکنند و احترام به دین معنایی برای آنان ندارد )

آنچه در شادی ها و اصولاً در تمام فعالیتها بایستی مد نظر باشد این است که شاد کردن امام زمان(عج) هیچگاه با زیر پا گذاشتن دستورات دینی حاصل نمی شود. برخی از برنامه هایی که در سطح شهر به اسم امام زمان (عج) برگزار شد به طور قطع با احکام و دستورات دینی در تضاد بوده و باید اصلاح گردد. اختلاط دختر و پسر از اموری است که اسلام ما را از آن نهی نموده ،حفظ حجاب و حفظ نگاه از توصیه های مؤکّد اسلام است. ما که به راحتی این اصول و دستورات را در جشنهای امام زمان(عج)فراموش می کنیم دیگر چه امام زمانی برایمان باقی می ماند که به یادش باشیم؟؟ و اگر هم هستیم دیگر آن امام زمان ،مهدی موعود نیست بلکه امامی است که با سلیقه خود در ذهن ساخته ایم.
چگونه توقع داریم حضرت مهدی(عج) در جشن تولد خودش به شهر ما بیاید در حالی که در این روز موسیقی و ترانه آنچنانی فضای شهر ما را پر کرده است؟

این جشن ها برای من «آقا» نمی شود
شب با چراغ عاریه، فردا نمی شود

یوسف! به شهر بی هنران وجه خویش را
عرضه مکن؛ که هیچ تقاضا نمی شود

اینجا، همه من اند؛ من بی خیالِ تو
اینجا کسی برای شما، ما نمی شود

آقا! جسارت است؛ ولی زودتر بیا
این کارها به صبر و مدارا نمی شود

علاوه بر موسیقی غیر شرعی برخی اوقات در این جشن شاهد رقص و پایکوبی برخی هستیم دخترها و پسرهایی که به بهانه شرکت در این جشنها بزک کرده و از خانه بیرون می آیند و…

رقص و پایکوبی پسران در حضور دختران آن هم به بهانه میلاد امام زمان چه معنایی دارد؟ مگر نه آنکه فلسفه وجود امامان (ع) از میان برداشتن گناه، دعوت به تقوا و یکتاپرستی بوده است؟ ولادت امام زمانمان را جشن میگیریم ولادتی که برای دوری از گناه و فحشا، بدحجابی و بی بند وباری بوده ،ولادتی که در پس آن احترام به دستورات اسلام بوده، حالا متاسفانه این جشن در هنگام اذان مغرب تبدیل به رقص میشود و فردی برای خنده دیگران در حالت رقص وضو میگیرد بی احترامی تا به کجا؟ وقت آن نرسیده که کاری انجام بدهیم؟…..

وظیفه ما در این میان چیست؟ ارتکاب معصیت آنهم در حضور مردم جرم بزرگی است اما این حرکات که در نیمه شعبان انجام می گیرد فرهنگ جامعه و البته شهر را نیز به انحراف می کشاند؛ دیگر ما امام زمان را با رقص و ترانه و اختلاط محرم و نامحرم می شناسیم،چگونه می خواهیم به فرزندان خود که شاهد چنین قضایایی بوده اند توضیح دهیم که امام زمان (عج) خود برچیننده بساط فساد است؟جشنهایی با این محتوا مردود بوده و مبارزه با آن از وظایف منتظران واقعی امام زمان (عج) می باشد. اگر ما چشم خود را به روی این قضایا نبندیم ،وظیفه ما آنقدر ها هم نامشخص نیست.کاری که ما می توانیم انجام دهیم همان “امر به معروف و نهی از منکر ” در مراتب مختلف است.
اگر ما سال گذشته و یا دوسال پیش ،در این قضیه جدی تر بودیم حداقل میتوانستیم با افتخار بگوییم در شهر ما از این خبرها نیست و اگر امسال هم بی تفاوت باشیم مطمئناً سال آینده بدتر از امسال خواهد شد.

چه کنیم؟در مرحله اول باید نسبت به چنین اموری اخم نموده و ابراز ناراحتی نماییم. (این کار دیگر از عهده همه ما بر می آید و احتیاج به قشون کشی هم ندارد!)مبادا خود ما هم در محفل اینها شرکت کرده و به روی بانیان آن لبخند بزنیم!
کار دیگری که می توان انجام داد این است که به افرادی که این امور را اداره می نمایند تذکر داده و آنها را متوجه اشتباه خود نمود.حتی اگر طرف مقابل ما چندان به مسائل دینی هم پایبند نباشد و ما نتوانیم وی را قانع نماییم همین تذکر دادن می تواند طرف را به فکر وادارد و اگر این تذکر توسط تک تک ماها تکرار شود و طرف متوجه حساسیت ها در این زمینه گردد ، روی فرد اثر گذاشته و احتمال دارد که دست از کار اشتباه خود بردارد.
اقدام دیگر این است که مواظب باشیم هزینه ای به اینگونه افراد نپردازیم تا آنها با پول ما بساط گناه به راه اندازند.

در این بین مسئولین محترم شهر هم وظیفه ای بس سنگین دارند چرا که از یکسو باید به کار فرهنگی بپردازند تا بینش جوانان و مردم بالا رفته و به این سمت و سو نروند و لازم است با فعالیتهای خود معرفت نسبت به امام عصر(عج) را افزایش دهند و از سوی دیگر چون قدرت اجرایی دارند لازم است با اینگونه امور برخورد قاطع نمایند.کار فرهنگی خوب است اما به تنهایی جوابگو نیست. علت ادامه برخی از این رفتارها اینست که افراد خاطی آسوده خاطرند اگر آنها بدانند که بعد از انجام چنین کارهایی مجازات می گردند دست به این کارها نمی زنند.
باید در برابر چنین افرادی یک شدت و یک ضمانت اجرایی وجود داشته باشد.
به هر حال اینها برخی از وظایفی است که بر عهده خود ما و مسئولین است. هیچ کس بدون تکلیف نیست و روزی از ما در این زمینه سؤال خواهد شد. اگر ما واقعاً محب آقا امام زمان (عج) هستیم این محبت را باید در عمل نشان دهیم . ان شاءالله به برکت این ایام فرخنده و توجّهات حضرت ولی عصر(عج) به ما بتوانیم بیش از پیش به وظایف خود آشنا شده و به آنها جامه عمل بپوشیم.

و در آخر آقاجان باز هم دست به دامان خودت می شویم . ریسه محبتت را در دلهایمان روشن کن که هر چه می کشیم از تاریکی دل است .آقای من شربت شیرین معرفت را در کاممان بریز که تلخی دنیا کاممان رامی سوزاند .
مهدی جان به حق هدایت نامت ما را به اهدناالصراط المستقیم برسان که هر چه هست از بیراهه های نادانی است .
ابتدای کوچه های دلمان را روشن کن که در تاریکی و ترس و وحشت جا مانده ایم .
آقا جان به حق دلهای گره خورده ،این جمله ام را بارها تکرار می کنم که :
الهم طال الانتظار
و خوب میدانم که درازای این انتظار از بی بصیرتی من است و شعله بصیرت در دستان توست.ای آتش ،بکش درونم را که سوختن بهتر از ساختن است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *